--> زیدآبادی و نصیری پرواز با بال مگس توهم! ~ حقایق پنهان

افشای حقایق پنهان و پشت‌پرده حکومت آخوندی

زیدآبادی و نصیری پرواز با بال مگس توهم!


۲۳ فروردین ۱۴۰۴

احمد زیدآبادی و مهدی نصیری دو تن از عناصر ریزشی آخوندها در برنامه تقاطع جمهوری که در استودیو پات برگزار شد، با موضوع «دوگانه اصلاح یا انقلاب؟!» به مناظره پرداختند. 

در این مناظره که در شرایط وخیم بین‌المللی و داخلی رژیم انجام گرفته است این دوتلاش دارند نوعی دوگانه سازی صوری بین جریان نیم مرده اصلاحات و جریان تمام کش شده سلطنت طلبی به وجود آورند. این دوگانه سازی صوری تلاشی است مایوسانه از دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی رژیم برای گم کردن کردن صورت مساله اصلی مردم ایران یعنی سرنگونی. به عبارتی این دو باصطلاح کارشناس برای سد بستن و نادیده گرفتن یک چیز به میدان آمدند و آن هم انکار وجود یک آلترناتیو دموکراتیک انقلابی و سازمان یافته به نام شورای ملی مقاومت ایران و سازمان مجاهدین است . این واقعیت را از این رو در ابتدای بررسی این مناظره یاد آوری کردم که از ابتدا بدانیم با چه نگرشی این به اصطلاح مناظره را مطالعه و بررسی کنیم.

ویژگی هردو کارشناس این مناظره آن است که هردو از یک آبشخور یعنی از درون رژیم برخاسته‌اند. مهدی نصیری زمانی یکی از نزدیکان خامنه ای در جبهه محافظه کاران حکومتی و مدتی هم سردبیر کیهان یعنی نماینده خامنه ای در کیهان قبل از شریعتمداری بود و زیدآبادی نیز داعیه اصلاح طلبی داشت و از سران مطبوعاتی اصلاحاتی هاست . اما در این مناظره که هدفش انکار جبهه خلق و ضد خلق و محو همه صف بندی های واقعی جامعه است این دو تلاش دارند که یک دوگانه دیگرارائه کنند. اصلاحات در مقابل سلطنت خواهی.

نمایش از نوع زیدآبادی و نصیری

در این نمایش؛ مهدی نصیری قرار است سلطنت طلب باشد و زیدآبادی اصلاح طلب!  اما این دو در بسیاری از اصول با هم توافق دارند از جمله اینکه هردو ضد هر نوع جریان رادیکال و انقلابی هستند. هردو از انقلاب وحشت دارند اگرچه نصیری تلاش می کند در قالب سلطنت پز انقلابی گری بگیرد اما دم خروس از چند جا بیرون  می زند.

در این نوشته تلاش داریم روی مقوله سازماندهی و تشکل که یکی از ضرورت هر انقلاب است و یکی از موضوعات بحث این دو نفر است، تمرکز نمایم.

زیدآبادی می گوید:

«ما می‌دانیم که وقتی از انقلاب و امتناع و امکانش حرف می‌زنیم، یک بحث این است که در ایران اساساً چقدر می‌شود در داخل کار تشکیلاتی انجام داد. این هم چیزی است که سیستم جلوی آن را می‌گیرد. همین آقای نصیری که الان صحبت می‌کند، یک فرد است؛ چنانچه آقای محمد نوری‌زاد هم تا وقتی فردی بود خیلی هم صحبت می‌کرد؛ همین‌که چند نفر را دور هم جمع کرد که چیزی را امضا کنیم، با او برخورد کردند. آقای قمیشی هم وقتی فردی بودند کاری با آن نداشتند، وقتی گفتند برویم و جمع شویم، برخورد کردند.»

مقوله سازماندهی!

اینجا امکان سازمان‌دهی نیست. دوره شاه، امکان تشکیلات مخفی وجود داشت و یکسری سلسله‌سازمان‌های مخفی مثل مجاهدین خلق، چریک‌های فدایی و حزب توده وجود داشت که همه هم مخوف از کار درآمدند. الان که با توجه به وسایل ارتباطی، مخفی معنی ندارد و فوراً کشف می‌شود. دوره شاه، یک تشکیلات سنتی به اسم روحانیت وجود داشت که تمام اجزای آن در کشور با تمام هیئت‌های همراه آنها و بازاریان پخش بودند که الان هم این نیست. شما در داخل نمی‌توانید تشکیلات داشته باشید. در بیرون هم که ما تشکیلات نمی‌بینیم، تشکیلات هم فقط مجاهدین خلق هستند. سلطنت‌طلبان تشکیلات‌شان کجا بود؟ آنها فکر می‌کنند که از طریق ارتباط‌گیری مثلاً با اسرائیل و نوعی تامین اطلاعات امنیتی از جانب آنها، می‌توانند بفهمند که چه اتفاقی افتاده است. سه چهار تا چیز هم مانند شورای گذار ساخته شد که از دایره خود اینها هم خارج نشد.»

تناقض در حرفهای زیدآبادی

زیدآبادی در عین تناقض در حرفهایش در مورد سازمان مجاهدین و قدرت سازماندهی اش در ادامه بازهم میخواهد از  انقلاب و رادیکالیزم بترساند و می گوید:

«از نظر من انقلاب در این شرایط خیلی سخت‌تر از آن موقع است و عواقب ویرانگری هم دارد چراکه اصلاً هیچ سازمانی ندارد.

شما می‌گویید دارد فرو می‌پاشد و ممکن است رخ دهد و این عواقب خوبی برای کشور ندارد. اما چرا باید به آن دامن زد؟ چرا پشت این حرف‌ها چیزی نمی‌بینیم؟ کدام سازمان؟ کدام تشکیلات؟ کدام آدم دموکرات که بتواند ضعف خودش را هم ببیند را می‌بینیم؟ آدم دموکرات که نمی‌گوید اینها هم رذائل هستند…جز خشونت و حذف مخالف و دستگیری چه چیزی در می‌آید؟ همیشه همین بوده است.»

قدرت سازماندهی مجاهدین

می بینیم که زیدآبادی برای اینکه این حرف را حقنه کند که انقلاب به فاجعه می انجامد به این نکته اشاره کند که برای انقلاب نیازمند تشکیلات و سازماندهی در داخل کشورهست اما به دلیل سرکوب چنین سازماندهی در ایران شکل نمی گیرد. اما پیشتر اعتراف کرده بود که تنها این سازمان مجاهدین  است که توان تشکل و سازماندهی دارد. اما هنوز هم نمی خواهد به وجود هزاران کانون شورشی مجاهد خلق در داخل خاک میهن اعتراف کند.

نصیری اما نه در رد زیدآبادی بلکه برای اینکه این دوگانه سازی صوری را تکمیل کند می گوید:

اما من هیچ احتمال قابل اعتنائی برای اصلاح و تغییر در وضع فعلی کشور نمی‌بینم. این حرف را هم غیرمنطقی نمی‌دانم که برخی می‌گویند ما یکبار در سال ۵۷ انقلاب کردیم و چه خساراتی متحمل شدیم و الان اگر دوباره انقلاب کنیم همان خسارات رخ خواهد داد.

نصیری و پناه جستن به دامن ناپاک پهلوی

پس مهدی نصیری هم مثل همه شاه‌پرستان باید ابتدا زیرآب انقلاب ۵۷ را بزند تا بتواند بقیه استدلالش را پیش ببرد. لذا می گوید:

«معتقدم در آن زمان باید به سمت اصلاحات می‌رفتیم و نباید انقلاب می‌شد. شاه صحبت کرد و برای اصلاح و تغییر اعلام آمادگی کرد و همین‌که سراغ بختیار رفت یعنی آماده این کار بود و به‌هیچ‌وجه تصلبی که امروز در کشور بر سر عدم اصلاح وجود دارد را شاه نداشت.»

اما با این حال ناچار است که به وضعیت بحرانی و رادیکال کنونی رژیم بپردازد. نصیری می گوید:

«ما به عنوان یک احتمال قوی در معرض شورش گرسنگان هستیم و جامعه تاب‌آوری ندارد. جامعه می‌خواهد طغیان کند و وسط میدان بیاید، شمای نخبه چه برنامه‌ای برای این طغیان دارید؟

دو نگاه وجود دارد؛ یک نگاه براندازانه و یک نگاه اصلاح‌طلبانه. زمانی که آقای پزشکیان آمدند ایشان فقط مانده است که فاتحه نهج‌البلاغه را بخوانند، وقتی گفتند که باید مذاکره کنیم و بعد هم پذیرفتند که مذاکره نکنند، آیا امام علی اینگونه بود؟ معتقدم حتی اگر عبور آینده تضمین‌کننده اتفاقات بدی باشد و خشونت و هرج و مرج به همراه داشته باشد معتقدم خیلی گسترده نخواهد بود اما حتی اگر چنین هم باشد آن خسارت‌اش کمتر از وضعیت کنونی است.»

تحلیلی از وضعیت کنونی:

این نظرات به خوبی نشان‌دهنده وضعیت خاص و پیچیده‌ای است که جامعه ایران با آن مواجه است. این ریزش شدگان از حاکمیت ولایت فقیه از یک طرف روی این واقعیت انگشت می گذارند که در داخل ایران، هیچ سازمان سیاسی قادر به فعالیت به‌طور آشکار و مؤثر نیست. همین‌طور در خارج از کشور، بسیاری از گروه‌ها نتوانسته‌اند تشکیلات قوی و منسجمی ایجاد کنند که بتوانند نقش مؤثری در آینده سیاسی ایران ایفا کنند.

اما در مقابل مجبور هستند که براین واقعیت انگشت بگذارند که  تنها گروهی که از این قاعده مستثنی است، «مجاهدین خلق» هستند. آنها تشکیلاتی به‌طور سازمان‌یافته دارند که در درون و بیرون ایران قادر به انجام فعالیت‌های گسترده و مؤثر هستند. به گفته زیدآبادی، «مجاهدین با ۴۰ تا ۵۰ هزار نفر نیروی تشکیلاتی خیلی کارها می‌توانند انجام دهند». این نکته‌ای است که اهمیت و قدرت مجاهدین خلق را در برابر دیگر گروه‌های مخالف رژیم نشان می‌دهد. آنان نمی خواهند به تمام واقعیت اقرار کنند. واقعیت این است که در افتادن با دیکتاتور از نوع دیکتاتوری فاشیستی مذهبی نیاز به قیمت دارد. نیاز به خون و زندان و شکنجه دارد. مجاهدین خلق به عنوان یگانه تشکل سازمان یافته در داخل و خارج  این قیمت را می دهند و به همین دلیل هم می توانند راه باز کنند.

نتیجه گیری نهایی از مناظره زیدآبادی و نصیری

با توجه به مطالب فوق، می‌توان گفت که دوگانه‌ای که در حال حاضر میان اصلاح‌طلبان و سلطنت‌طلبان در حال شکل‌گیری است، در حقیقت بیشتر از آنکه یک اختلاف واقعی در میان مخالفان رژیم باشد، ابزاری برای دور زدن آلترناتیو اصلی دموکراتیک و انقلابی ، یعنی شورای ملی مقاومت و مجاهدین خلق، است. در واقع، آنان از طریق این دوگانه‌سازی، اهداف خاص امنیتی و اطلاعاتی را دنبال کنند که هدفش تضعیف و پیچیدن در مقابل مقاومت واقعی و سازمان یافته مجاهدین در مقابل رژیم است.

این پروژه دوگانه سازی تلاشی است تا از رشد و اعتلای مقاومت سازمان یافته جلوگیری کرده و آنها را به زعم خودشان از میدان رقابت سیاسی کنار بگذارد. این تلاشی عبث است تا کمی ماندگاری رژیم را تضمین نماید تا بتواند از این وضعیت و موقعیت انقلابی عبور کند. اما واقعیت این است که این مقاومت سازمان یافته و مجاهدین حذف شدنی نیستند چون نیروی تشکل یافته و به شدت سازمان یافته در کف خیابان دارند. یعنی جوانانی که اهل فداکاری هستند، و سازمان‌یافته‌اند. البته بسیار روشن است که زیدآبادی و نصیری هر دو در حرف ها و مناظره خودشان تلاش میکنند این را تبلیغ ‌کنند که برای رژیم ولایت فقیه آلترناتیوی در کار نیست.‌ زیرا می‌خواهند اذهان مردم را از همین نیروی سازمان یافته روی زمین و در کف خیابان دور کنند. 

در این رابطه بخوانید:

پروژه شکست خورده وزارت اطلاعات با شرکت مهدی نصیری و پادویی مزدور نفوذی

مهدی نصیری: به پایان رسیدن جمهوری اسلامی نوید اتفاقات خوبی را می‌دهد

حسین داعی: جریان پیشرفت و تعمیق انقلاب دموکراتیک جایی برای پروژه‌های گورزاد ولایت و سلطنت باقی نمیگذارد!

یوارال از سایت ایران افشاگر

https://iran-efshagari.com/%d8%b2%db%8c%d8%af%d8%a2%d8%a8%d8%a7%d8%af%db%8c-%d9%88-%d9%86%d8%b5%db%8c%d8%b1%db%8c-%d9%be%d8%b1%d9%88%d8%a7%d8%b2-%d8%a8%d8%a7-%d8%a8%d8%a7%d9%84-%d9%85%da%af%d8%b3-%d8%aa%d9%88%d9%87%d9%85/

اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نوشته‌های پر بیننده

برچسب‌ها

;کارزار نه به اعدام (1) [جنایت علیه بشریت و نسل کشی (1) آخبار مقاومت (2) استخدام جنایتکاران برای انجام حملات (2) اعتراضات سالگرد مهسا امینی (1) اعدام خودسرانه (1) اعدام کودکان (1) افزایش اعدامها (1) انجمن نجات (2) اینترپل (پلیس جنایی بین‌المللی) (1) بند زنان زندان اوین (1) بنیادها و رسانه های در خدمت رژیم-بین المللی (3) به رسمیت شناختن آلترناتیو (3) پایگاه رژیم در خارج از کشور (1) تئوریزه کردن خیانت توسط بریده مزدوران (1) توطئه ترور (6) جنایات سبعانه (1) جنایت جنگی (1) حاکمیت ملی (1) حکومت ملی دکتر مصدق (2) حمایت از زندانیان سیاسی (1) خبرنگار صادراتی (1) خشونت جنسی (1) خشونت جنسی و سوءاستفاده از زنان (2) دادگاههای فرمایشی (1) دیپلمات تروریست (1) رژیم در بن بست جنگ (2) زنجیره پشتیبانی تسلیحاتی (1) زندانی سیاسی (2) زندانیان سیاسی (5) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (1) سه شنبه های نه به اعدام (1) سیاست ضعیف مماشات (1) طرخ ده ماده ای مریم رجوی (1) عفو بین الملل (1) عملیات جاسوسی (4) عوامل سرکوب در خارج کشور (7) عوامل سرکوب در داخل کشور (11) فعالیت سایبری رژیم ایران (1) فعالیتهای سایبری خارج کشور رژیم (2) کارزار سه شنبه های نه به اعدام (2) کاشانی مهره انگیس (1) کشتار دستجمعی سال ۶۷ (1) کلاهبرداری رایانه ای (1) کودتای ۲۸ مرداد (3) کودتای مشترک ام آی سیکس و سی آی ا (2) گروگانگیری برای آزادی تروریست (3) گزارشکر ویژه سازمان ملل (1) گسترش دامنه جنگ (3) لغو حکم اعدام (1) مامور اطلاعات (6) محکومیت کارزار دروغ پردازی رژیم آخوندی (3) مزدور نفوذی (4) مصاحبه روشنگر (9) مصاحبه های افشاگرانه (18) مقالات افشاگر (82) مقالات و کتابهای افشاگر (5) مقاومت در زنانها (3) مقاومت در زندانها (5) موضعگیریها علیه رژیم آخوندی (3) نه به مجازات اعدام (1) نیروهای نیابتی (1) واکنش هیستریک فاشیم (1) وزارت بدنام اطلاعات رژیم (3) وگزارشگر ویژه ملل متحد (1) هکرهای ایرانی (2)

بازدید وبلاگ